کتاب قدرت بی پولی اثری از دیموند جان تاجر و نویسنده موفق آمریکایی، به عنوان یکی از پرفروشترین و بهترین کتابهای انگیزشی و موفقیت شناخته میشود. این کتاب با مثالهای واقعی غنی، تأکید دارد که برای شروع و موفقیت در یک کسب و کار، نیازی به سرمایه مالی خاصی نیست. نویسنده با ارائه مثالهای زندگی واقعی، به خوانندگان نشان میدهد که چگونه بیپولی میتواند پارامترهای مهمتری را ایجاد کرده و در آینده به برگ برنده تبدیل شود.
در این کتاب، دیموند جان با تجربیات و داستانهای موفقیت خود، اثبات میکند که نیازی به سرمایه مالی زیاد برای شروع به کار و دستیابی به موفقیت نداریم. او تشویق میکند که برای یادگیری از افراد واقعاً کارآفرین و موفق، به کتابهای تجاری آنها مراجعه کنیم. دیموند جان و دیگر نویسندگان معتبر مثل دنیل پیسنر، تجارب و دینی پشت این کار را با دقت تجزیه و تحلیل میکنند.
کتاب تاکید دارد که پول تنها به توانایی و اعتبار نمیآید، بلکه بیپولی میتواند خلاقیت را تقویت کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. این نگرش نسبت به بیپولی به عنوان یک فرصت برای رشد و توسعه تلقی میشود و نشان میدهد که آنچه در آینده ممکن است به دست آید، همین بیپولی باشد. کتاب به روشنی نشان میدهد که بیپولی میتواند احساس عطش موفقیت را بیشتر کند.
کتاب قدرت بی پولی به عنوان یک اثر موفق در حوزهی اقتصاد رفتاری شناخته میشود که دو نویسنده برجسته آمریکایی، این مفهوم را به زبان ساده و قابل درک بیان کردهاند. با شش فصل و بخشی به نام “حرف آخر”، کتاب به مطالب ارزشمندی پرداخته و از داستانهای واقعی استفاده میکند تا مخاطبان را در جهت استفاده از بیپولی برای دستیابی به موفقیت و اهدافشان هدایت کند.
در سال ۱۹۸۲، بیش از 60 درصد افراد در فهرست چهارصد نفرهی ثروتمندان آمریکایی از خانوادههای ثروتمند بزرگ شده بودند، اما سی سال بعد، فقط 32 درصد از افراد این فهرست، خانوادههای ثروتمند داشتند. نویسنده نشان میدهد که امروزه، به ارث نگرفتن پول نقطه مهمی در ثروتمندی نیست. بر اساس آمارها، 68 درصد از ثروتمندان امروز از صفر شروع کردهاند. این نشاندهندهی این است که همیشه فرصتهای بزرگی وجود دارند و کافی است دقیقاً بدانید کجا بگردید.
“قدرت بیپولی” با تفکری نوآورانه نسبت به نقش بیپولی در راستای رسیدن به موفقیت، ایدههای جدیدی ارائه میدهد و با حرفهای مستقیم نویسنده، خواننده را به این باور میاندازد که ناامیدی میتواند نوآوری را ایجاد کرده و بیپولی میتواند به یک فرصت برای شکوفایی تبدیل شود.
راجب دیموند جان، نویسنده کتاب قدرت بی پولی
دیموند جان، یا دیموند گارفیلد جان، در ۲۳ فوریه ۱۹۶۹ در بروکلین، نیویورک، به دنیا آمد. او از والدین کارآفرین خود، مارگوت و گارفیلد جان، به عنوان تنها فرزند خانواده به دنیا آمد و در کوئینز نیویورک رشد کرد.
والدین دیموند، از نظر مالی به شرایط خوبی دست پیدا نکردند، اما این وضعیت اقتصادی، دیموند را به ارزش کار سخت و تلاش در زندگی آگاه کرد. در سن ۱۰ سالگی، والدین او طلاق گرفتند و پدر از خانه رفت. مادر، که خانهدار بود، نتوانست به راحتی شغلی برای خود پیدا کند و خانواده در شرایط مالی دشواری فرو رفت.
دیموند جان به عنوان یک تاجر، سرمایهگذار، شخصیت تلویزیونی و نویسنده معروف آمریکایی شناخته میشود. او بیشتر به خاطر بنیانگذاری و مدیریت شرکت پوشاک آمریکایی FUBU شناخته میشود.
زندگی او از کودکی در محیط فقر و تحت تأثیر مشکلات خانوادگی شکل گرفته است. پس از جدایی والدین، دیموند شروع به کار کرد و همزمان تحصیلات خود را نیز مدیریت کرد. او اگرچه توانمند به نظر میآمد اما نتوانست به دلیل شرایط مالی و خانوادگی، تمرکز کاملی بر روی تحصیلات داشته باشد و این به عدم ادامه تحصیل در دانشگاه منجر شد.
با این حال، در اوایل دهه ۲۰، دیموند جان آرزو داشت خودش را در عرصه تولید پوشاک با برند FUBU معرفی کند. با حمایت مالی مادرش، او موفق به راهاندازی این خط تولید شد که به سرعت در دهه ۲۰۰۰ به یکی از پردرآمدترین برندهای پوشاک تبدیل شد.
دیموند جان همچنین به عنوان یک ستاره در برنامه تلویزیونی Shark Tank شناخته میشود که در آن به عنوان سرمایهگذار شرکتکنندگان را هدایت کرده و به ایشان در بهبود کسب و کارهایشان کمک کرده است. علاوه بر این، او چهار کتاب نیز نوشته است و به عنوان یک نویسنده پرفروش محسوب میشود. همچنین، برنامه “موفقیت در سطح بعدی” را برای توسعه مهارتهای تجاری تأسیس نهاده است.
بخشی از متن کتاب قدرت بی پولی
من جمله ی زیبایی از زبان«لیز کلامن» مجری خبر در شبکه ی «فاکس بیزنس» شنیدم. او یک بار به من گفت پدرش همیشه به او می گفته.«من همه ی مزیت های زندگی را به تو داده ام جز این که محروم باشی, چون محرومیت یک مزیت است» این جمله دقیقا منظورم را می رساند. این طور نیست؟ این جمله به ما یادآوری می کند وقتی با «نداشتن» بزرگ شوی، به «نه» شنیدن عادت می کنی. در واقع این کلمه را بیش تر از هر کلمه ی دیگری می شنوی: نه. استطاعت مالی اش را نداری. نه، نمی توانی آن چیز را داشته باشی. نه، این غیرممکن است. وقتی سرانجام در جایی«بله» می شنوی, برای رسیدن به آن، هر چیزی که باشد. سر و دست می شکنی. آنقدر در زندگی «نه» شنیده ای که نسبت به آن بی حس شده ای. ولی کلمه ی «بله» تو را به وجد می آورد و فرصت های بی شماری پیش رویت قراررمی دهد…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.